آلفرد وین رایت (Alfred Wainwright) سنتی را در نیم قرن پیش در بریتانیا پایه گذاری کرد که امروزه بسیار در این کشور مرسوم است. سنت پیاده روی!! به همین سادگی! سنت پیاده روی!!!... آلفرد اولین کتابهای پیاده رویهای طولانی اش را که بعدها بنیانگذار دقیق ترین کتابهای راهنماهای مسیر شد را، به گفته ی خودش، فقط به خاطر علاقه ای که به راه رفتن و یافتن مسیرهای جدید داشت نوشت. او در طول زندگی اش، در این کشور قدم ها زد، نشانه ها را ثبت کرد، مسیرها را به دقت اندازه گیری کرد و مناظر را به تصویر کشید. کتابهایش بارها و بارها تجدید چاپ شده اند، با کتابهای جدید مقایسه شده اند و می شود به خوبی تغییرات را در مسیرهایی که آلفرد پیمود پیدا کرد. من این خصلت نگهداری، ثبت و ضبط دقیق، و این روح ِ عجیب ِ ماجراجویی را در این انگلیسی ها بسیار می یابم و همیشه برایم تحسین برانگیز بوده است.
این روزها هم، همچون همه ساله، برنامه ی "ساحل تا ساحل" (Coast to Coast)که برگرفته از نام یکی از کتابهای معروف وین رایت هست، به راه است و ملت درحال رکوردزنی! به پیشنهاد آلفرد در کتابش: شما کفشهایتان را در آب دریای ِ ساحلی که پیاده رویتان را شروع می کنید، خیس می کنید و بعد از اتمام پیاده روی طولانیتان، کفش ها را از پا درآورده، پاهای خسته تان را به آب ساحل مقصد می سپارید و این یعنی: آی دید ایت!...
رکورددار ِ این قضیه تا حالا، از آن ِ مایک هارتلی با 39 ساعت و 36 دقیقه و 52 ثانیه بوده است! مایک کف کفشهایش را در ساحل سینت بییز در ایرلند به آب زد و در دریای شمال در ساحل رابین هود کفش از پا کند و پاهایش را به آب های سرد دریای شمال سپرد و رکورددار شد.
تازه! اخیرن برنامه های دوچرخه سواری ِ ساحل تا ساحل، رونق این پیاده رویها را دارند خدشه دار می کنند.
حالا چرا اینها را اینجا مینویسم؟!؟ آخر با پویان بحثم شده! پویان که خود پاهای روانی دارد و بسیار ایران را گشته است و خوب هم می گردد و نگاه خوبی هم دارد، می گوید که می رود فقط ببیند و این کارها حوصله می خواهد و وقت!... راست می گوید البته! ولی می گویمش چیزی هم از گشتن و دیدنت کم نمی شود اگر ثبت کنی برای من هم؟ که هی همه جا نگردم یک محلی پیدا کنم که اگر بیاید یا نیاید تا مسیری را راهنمایم باشد؟ چه می شود اگر کتابها و راهنماهایی داشته باشیم توی آن کشور که از مکانها و مسیرها و کوهنوردیها و غار نوردیها و دشت ها و کویرهایمان بگویند و ثبت کنند؟ منظورم جاهای شناخته شده ی تاریخی مثل تخت جمشید نیست. منظورم مسیرهای پیاده روی و کوه پیمایی ها در کوره راه ها و بیراهه هاست. غارزیبای دانیال است و مسیر سیالان... حتی اگر در این حد که نامشان را بدانم، شهر ها و روستاهای نزدیکشان برایم ثبت شده باشد، چگونه خود را به آنجا برسانم؟ چند ساعت طول می کشد؟ از کدام جاده بروم؟ چی لازم دارم با خودم بردارم و ببرم؟ و نقشه ی ساده و حتی دست نویسی از مسیر که گم نشوم. نقشه های آنچنانی و ماهواره ای و فلان و بهمان پیشکش ِ آن روح ِ ماجراجویی مان...
می دانم که در پهنای کشوری به بزرگی ایران و تنوع مسیرها و مکانها کار بسیار مشکلی است اما می دانم که شدنی است. کسی لازم نیست همه جا برود و همه ی ایران را ثبت کند (که این نشدنی ست به نظرم)، اما به صورت منطقه ای و محلی می شود. و بعد یک روز می رسد که می بینی کلی از این راهنماهای منطقه ای داریم که کلی اطلاعات مفید به من می دهند که من هی کلی خوش به حالم بشه که هی برنامه بریزم و به مسیرها بپاشم... که شاید یک روز ما ایرانی ها هم مقصدهایمان از هتل های چهار و پنج ستاره و مرکزهای خرید، به سنت این راه ها و آن بیراهه یافتن ها نیز ختم شود!...
اینجا می نویسم شاید مسلمونی پیدا بشه و بخونه و روی این پیشنهادم فکر کنه!...
بدان می اندیشیم
پاسخحذفاوهوم.... من هم از این پیشنهادها زیاد دادم به اهل فن. راستش مثل این که این یادداشت برداری توی خارجی ها خیلی بیشتر مد هست تا ما ایرانی ها. دقت کردی؟ اونا کلا عادت دارن به نوشتن خاطرات، نوشتن اطلاعات و هر چیز دیگری. ما ایرانی ها انگار خیلی عادت نداریم و این خوب نیست. برای همینه که تاریخمون هم منبع موثقی نداره... هرچی هم که به این بزرگان اصرار کنی گوش نمی دن که...
پاسخحذف