در تداوم ِ يك ترس ِ موروثی و مبهوت از تمام ِ اين معادلات ِ ناممكن، سكوت كرده ام… می دانم سكوت، يك اشتباه ِ تاريخی ست. می دانم سكوت، انزوای ِ زندگی ام است. می دانم. و ساكت تر از هميشه، با نگاهی تهی، فقط نگاه می كنم... آنسو تر نمی شناسندم. شايد مُرده باشم. بگذريم؛ اما ببين كه همچون نبض ِ يك مُرده سخت آرامم...
(ولادیمیر مایاکوفسکی)