صداها و بوها و نگاهها و لمس ها... شناسنامه های ننوشته ای که با پای خودشان راه به آنچه هستی می برند. راستش من اگر بودم، یک ستونی هم توی شناسنامه ی آدم ها برای طرز نگاه و لحن صدا و بو و لمس آدمها می گذاشتم. اصلن بنظر من اینها خیلی مهم ترند توی شناسنامه ی آدم تا اسم مامان و بابای آدم. "شناس-نامه" ی آدمها بنظرم چیزی توی این مایه ها باید میبود.
صداها... لحن ها و آواها و لهجه ها و زیرها و زبرها و سکوت ها... که چقدر حرف میزند این لحن صدا. و یا فضای پر یا خالی ِ سکوت... گاه ِ صمیمت، گاه ِ خشم، گاه ِ معمولی، گاه ِ خصوصی، گاه ِ فریاد، گاه ِ نجوا، گاه ِ رسمی، گاه ِ خودمانی... و گاهها و لحن ها...
بویی که با خودت می آوری جور دیگری ست... بو بیشتر از صدا خصوصی ست. باید نزدیکتر بیایی تا بویت را حس کنم. همین خودش کلی شناخت میدهد. اینکه میدانم تنت چه بویی دارد و سلیقه ات کدام بوها را برمیگزیند. اصلن بوی آدمها مثل امضایشان می ماند. مثل دستخطشان. منحصر بفرد است. جعل هم بشود معلوم است...
از عریانی و لمس بر عریانی می گذرم... چرا که آنقدر خصوصی ست که فقط باید در خلوت از آن لمس گفت. اما طرز انگشتان، طرز قلم گرفتن، اصلن خود دستخط، طرز ِ لمس ِ دست دادن، طرز ِ لمس ِ بوسیدن، طرز ِ لمس ِ آغوش، همه و همه، نه نشانه ها، که طرز ِ تو بودن اند...
و نگاهها... نگاهها عجیب اند. چشم ها همیشه برایم عجیب تر بوده اند. فکرش را بکن! از ورای یک تکه گوشت "دیدن" اتفاق می افتد! نگاه برای من عجیب ترین فرم در رابطه است. با صدا و بو و لمس چیزی واسطه میشود توی رابطه. اما نگاه در خلا است انگار. بی واسطه پیامش را می رساند. و چه نیکو میرساند. دنیایی را که به حرف نمیتوان گفت و به کلمه نمیتوان نوشت، نگاه قادر است که برساند و بفهمد و بفهماند... و انگار که سبکی ست برای خودش. طرز نگاه هر کس سبک اوست. سبک بودنش...
و میدانی؟ آدمها حواسشان خیلی پرت است! آنها که بیشتر دوستشان میدارم حواسشان بیشتر پاره سنگ می رود! هی می آیند و طرز نگاه و لحن و بویشان را جا میگذارند و می روند...
واصلن برای همینهاست که دلم و دستم به این رابطه های مجازی نمی رود. که دادم درمی آید. جایی که تو با چشمهایت و لحن صدایت و بویت و فشار دستهایت و نفس نفس کشیدن هایت نیستی... آنجا که همه ی حجم بودنمان با واسطه ی این نت و چاشنی خیال بافی های من و توست. آنجا که آیکون و آدمک های یاهو به جایمان می خندند یا می گریند و جملاتی و کلماتی که قرار است بیانگر لحن صدا و رنگ و بوی بودنمان باشند... نه جانم! بی شناس-نامه میزنی برایم...
آی شایا..
پاسخحذفآی گفتیییییییییییییییییی..........