دیگر خدای را در پستوی خانه نهان نخواهم کرد
دیری ست که بی هراس
بر بام بلند شب آمده
برایت چراغ آورده ام
برایت بامداد و بوسه آورده ام
برایت باران آسودگی، امان
برایت آب آورده ام
دست و روی خسته خویش را،
از این عذاب بی شفا بشوی
ما دستمان خالی است
ما فقط پی یک پرسش ساده آمده ایم
به ما بگو،
آراء آینه را در سنگ و سوگ کدام باور بی کجا
شکسته اید؟
دیری ست که بی هراس
بر بام بلند شب آمده
برایت چراغ آورده ام
برایت بامداد و بوسه آورده ام
برایت باران آسودگی، امان
برایت آب آورده ام
دست و روی خسته خویش را،
از این عذاب بی شفا بشوی
ما دستمان خالی است
ما فقط پی یک پرسش ساده آمده ایم
به ما بگو،
آراء آینه را در سنگ و سوگ کدام باور بی کجا
شکسته اید؟
...
(سید علی صالحی)
(سید علی صالحی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر