یک راه حل!

فرموده اند: برای چاپ هشتم منظومه "خسرو و شیرین"، در بیت "چو مست از جام می نگذاشت باقی، ز مجلس عزم رفتن کرد ساقی"، مصرع اول باید حذف شود! همچنین اضافه ی فضل فرموده اند که ترکیبهایی چون "در آغوش کشیدن" وقتی شیرین جسد خسرو را پس از کشته شدن در آغوش می گیرد، و نیز واژه هایی همچون "رقص زنان"، "به خلوت رفتن"، "آغوش"، "گرفتن دست"، و موارد مشابه، از دیگر خواسته های وزارت ارشاد برای اصلاحات در منظومه "خسرو و شیرین" عنوان شده است!! (نقل از بی بی سی)

اینجانب خاضعانه پیشنهاد میکنم که عنوان منظومه ی "خسرو و شیرین" به عنوان منظومه ی "خسرو و عیال" یا "خسرو و بانو" تغییر کند، تا دیگر مورد اخلاقی نداشته باشند، کارشان شرعی باشد و آقایان دست از سر ارشاد ادبیات کهن آن سرزمین بردارند!... اگر هنوز هم دلشان را میخورد، بفرمایند عقدنامه ای هم در مقدمه ی منظومه بعنوان دیباچه یا در پایان منظومه بعنوان پیوست بگنجانند!...

آدم چی بگه آخه؟!...

۲ نظر:

  1. 9 قرن سكوت
    چشمانم سياهي رفت و تنم لرزيد و آسمان بر سرم خراب شد وقتي فهميدم 9 قرن خواب بوديم و نمي دانستيم نظامي گنجوي در لباس شعر چه بر سرمان آورده . اگر همان وقت فكري به حال اين معلوم الحال كرده بوديم اكنون اينچنين خون خوردني سهم دل مان نبود . تا كي بايد شاهد دخالت نظامي در عرصه ي فرهنگ باشيم . خبر را بخوانيد :(( مدير فرهنگي انتشارات پيدايش در گفت و گو با خبرنگار مهر از اشكالاتي كه بر منظومه خسرو و شيرين آن هم در چاپ هشتم . پس از 9 قرن از خلق اين منظومه از سوي اداره كتاب وزارت ارشاد وارد شده خبر داد
    ...

    احساس تكليف به اينجانب حكم ميكند
    كه براي شروع اين پروژه ملي نسبت به اصلاح و تعديل ابياتي چند از منظومه خسرو و به اصطالح شيرين همين امروز اقدام كنم كه فردا دير است.
    بيت:
    »چو مست از جام مي نگذاشت باقي
    ز مجلس عزم رفتن كرد ساقي«
    كلمات حذفي:
    مست، جام، مي، ساقي.
    بيت اصالح شده:
    چو كوچكزاده آنجا ماند باقي
    ز مجلس رفت عمادالدين باقي
    بيت:
    »پس آورد آنگهي شه را در آغوش
    لبش بر لب نهاد و دوش بر دوش«
    كلمات حذفي:
    شه، آغوش، لبش، لب، دوش، بر، دوش.
    بيت اصالح شده:
    پس آورد آنگهي وي را كناري
    ولي تحت قوانين اداري
    بيت:
    »چو كار از پايبوسي برتر آمد
    تقاضاي دهنبوسي در آمد«
    كلمات حذفي:
    دهنبوسي، پايبوسي)كه البته پايبوسي قابل
    اغماض و حتي قابل تقدير است(
    بيت اصلاح شده:
    چو كار از پايبوسي برتر آمد
    از او اسناد جاسوسي در آمد

    اين بود اصلاح و تعديل ابياتي چند از
    منظومه خسرو و به اصطلاح شيرين كه در
    حكم نمي بود از يمي و مشتي از خروار. حالا كه آستينها را بالا زده ايم و اصلاح ادبيات فارسي را هدف گرفته ايم خوب است فكري به حال ديگر شاعران تاريخ ادبياتمان هم بكنيم. ديوان حافظ و كليات سعدي و مثنوي به اصطلاح
    معنوي مولوي مملو است از اين انحرافات كه اگر در اصلاح و حذف و انهدام آن اقدام نكنيم نخواهيم توانست پاسخ آيندگان را داد. آنجا كه حافظ ميگويد »گفته بودي كه شوم مست و
    دو بوست بدهم« اگر منظورش از بوس همان
    ماچ خودمان باشد خيلي بي ادب است و آنجا كه سعدي ميگويد » ديده را فايده آنست كه دلبر بيند / ور نبيند چه بود فايده بينايي را« احتمال دارد كه خواسته باشد فايده ديدن اخبار
    21 سيما را زير سوال ببرد
    مهدي استاد احمد روزنامه ي روزگار

    پاسخحذف
  2. اینا بیمارن به خدا!!!
    آخه دیگه خسرو و شیرین؟ بعد از این همه قرن؟...

    پاسخحذف