رهی معیری به سعی شایا

درون آتش از آنم
که آتشین گل من
مرا
چو پاره ی دل
در کنار باید و نیست
...

۲ نظر:

  1. مرا ز باده ی نوشین ،‌نمی گشاید دل

    که می به گرمی آغوش یار باید و نیست

    پاسخحذف