روزی روزگاری من عاشق بوده ام عاشق ترانه ی تنانه ی زنی با موهای نیمه شبانه که نیک می پزاندم به خواب هایم سرک می کشد بی رحمانه می دفناندم می پراندم از خواب می پراکندم در بودن و نبودنش اما مسئله این نیست! در همان روز و روزگار من متلاشی شده ام ، من های بسیاری در من ته نشین و هر بار من های دیگری سر کشید من های سرکشی من های آرامی شورید و رسوبات را حتا به آتش کشید تمامی من های در من را تو در تو های تو و خاکستر انگشتانم چشمانم لبانم را داد بر بادم با سین ِ سلام ها الف های ای کاش خ در خداهای هجاهای حافظی نون های ندانم ها و سه میلیون نقطه در هنگ های سه تایی باد انگار مانند شگفتی این پیکره ی متلاشی را میکلانژ می شود هر گاه
روزی روزگاری من عاشق بوده ام عاشق ترانه ی تنانه ی زنی با موهای نیمه شبانه که نیک می پزاندم به خواب هایم سرک می کشد بی رحمانه می دفناندم می پراندم از خواب می پراکندم در بودن و نبودنش اما
پاسخحذفمسئله این نیست!
در همان روز و روزگار من متلاشی شده ام ، من های بسیاری در من ته نشین و هر بار من های دیگری سر کشید من های سرکشی من های آرامی
شورید و
رسوبات را حتا به آتش کشید تمامی من های در من را تو در تو های تو
و خاکستر انگشتانم چشمانم لبانم را داد بر بادم با سین ِ سلام ها الف های ای کاش خ در خداهای هجاهای حافظی نون های ندانم ها و سه میلیون نقطه در هنگ های سه تایی
باد انگار مانند شگفتی این پیکره ی متلاشی را میکلانژ می شود هر گاه
once upon a time , there was a man
...
* تو ها
چقد درکت میکنم
پاسخحذف