"زنی است این تهران که همه چیزت ره اگه هم به پایش بگذاری، باز از پیشت می‌ره... مه جوانی خود ره به پایش ماندم. حالی هم باید ازش جدا شوم. ...لگد ده کونم می زنه. و دورم می‌اندازه"

(آصف سلطان‌زاده)

پ.ن. آصف جوانی‌اش را در کابل گذرانده‌است. همۀ سال‌های رنگین و سنگین کابل را از سر گذرانده‌است. چند سالی در ایران بود، در تهران، تهران روشنفکری و سخت‌گیری. نویسندۀ صاحب‌نامی شد و به دانمارک مهاجرت کرد. و حالا بیشتر از همۀ سال‌های تهران را در دانمارک طی کرده‌است. اما چه همۀ این سال‌های بیشتر و چه همۀ آن روزگار رعنایی کابل چندان بر او اثر نگذاشته‌اند که سال‌های تهرانش. (نقل از جدید آنلاین)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر