نشسته جلوم، دلگیر. میگه بهش گفتم که "ما دو تا برادریم و اگه گوشت تن هم رو هم بخوریم، استخوونامونو جلو تو نمیریزیم که"
نگاهم میکند، به امیدی که همراهی و همدلی اش کنم در این حرفی که زده به طرف.
من؟ بنظرم خب وقتی گوشت تن هم را خوردید، دیگه استخووناش به چه دردی میخورن؟ بریزین جلو همون طرف دیگه!
داداش حبیب ما داداشیم از یه خمیریم اما تنورمون علی حده است تنور شما عقدی بود مال ما تیغه ای صیغه ای کله شما شد عینهو نون تافتون گرد و تلمبه قلمبه کله ما شد عینهو نون سنگک هه هه هه هه خوب شد که بربری نشدیم!
پاسخحذف:(