به این موضوع خیلی فکر کرده ام. از همان زمانی که از مرزهای ایران برای اولین بار میگذشتم، از زمانی که در جایی افتادم که دومین جمله بعد از سلام، "کجایی هستی؟" بود/هست. امروز، از "خانه و خانمان" و "بیخانمانی" ام که بگذری، تکلیفم کم و بیش با این بخشم معلوم است. در قاموس قلب من، اگر بخواهم مرزی و خطی برای جایی بکشم و اعتباری برای این خط کشی ها و مرزبندی های جغرافیایی و سیاسی قایل شوم و بگویم من به این سرزمین تعلق دارم، آن مرز، آن قلمرو، قلمرو زبان و ادب پارسی خواهد بود. در حدهای این مرز، قلبم، بس عمیق و ریشه دار، تعلق ِ ناخودآگاه و خودآگاهی دارد.

و تو را می ستایم که شاعر این زبانی...

روز "زبان مادری" گرامی ات باد گلم

۱ نظر:

  1. به زبان مادری ها می بوسمت گلم ... به زبان مادری ...

    پاسخحذف