نمیدونم مال چیه، ولی حال من اینروزا خیلی خوبه... شاید از هواست. اینروزا هوا حرف نداره. سرد نیست، گرم نیست. اون باد ِ جزیره که معمولن آزاردهنده ست، دیگه نیست و بجاش یک نسیم دلنشینی توی هوا از سمت اقیانوس هست.
شایدم مال طرز لباس پوشیدنمه. وقتی سبک و رنگی میپوشم. کت و ژاکت سنگین دیگه دستم نمیگیرم، شلوارک و دامن چین چین میپوشم و گلای رنگی به گوش و موهام آویزون میکنم. وقتی رنگی رنگی میپوشم، همیشه یاد حرف گوته میفتم که میگفت "رنگ، رنج نور است"، و دوباره تو آینه به رنگهام نگاه میکنم.
شایدم مال مدل جدید موهام باشه. رفته بودم پیش کالین برا نوروز. پرسید خب! اینبار چه مدلی بزنیم؟ یه نگاهی از تو آینه بهش کردم و گفتم هر مدلی که خودت دوست میداری! به سلیقه ی خودت بزنشون. از ته دل خندید و برای بار دوم بهم گفت هیچکدوم از مشتریاش اینجوری نیستن. میگه آدمها تصویر ثابتی از خودشون دارن و فکر میکنن فلان مدل بهتر بهشون میاد. همون رو هم انتخاب میکنن و هیچکی در طول شانزده سالی که آرایشگر بوده، بهش نگفته هر جور دلت میخواد کوتاه کن! بعدشم موهامو بررسی موشکافانه ای کرد و آوازخوانان کوتاهشون کرد. خوشم میاد از این مدلی که زده. یه جورایی احساس جودی ابوت بودن میده بهم. در من، مدل موهام مودم رو عوض میکنه و معمولن موی کوتاه انرژی بیشتری بهم میده. احساس سبکی بیشتری. موی بلندم سنگینترم میکنه. موی کوتاه شیطون تر...
اما!!... اینا همه هست ولی اون دلیل اصلیه نیست. من اون ته ته دلم میدونم که این حال خوشم از کجاها آب میخوره. از ذوقی که دارم... ذوق دیدنت... اونقد که حتی ددلاین ِ آوریل ِ دانشگاه رو هم به دارم به این سبکی برگزار میکنم. گرچه باز مثل بچه کنکوریا این دو هفته باید بچسبم به مونیتور و کتاب.
بیصبری ِ خوشدلانه ای توی تک تک حرکاتم هست...
بیصبری ِ خوشدلانه ای توی تک تک حرکاتم هست...
پاسخحذفتوی تک تک دم و بازدم هام...
و دلم حالش هیچ وخت انقَدَر عجیب نبوده است این همه خوشحال...