Lake District

 دریاچه های دیستریکت بسیار زیبایند. منطقه مثال بارز روستانشینی امروزی به سبک انگلیسی ست. خانه های چوبی و بسیار قدیمی. هوای منطقه سردتر از دیگر مناطق انگلیس ست. این منطقه شمالی ترین بخش انگلیس ست و هم مرز با اسکاتلند 
ما یک جایی در یک روستای خیلی دور و پرتی اقامت کردیم. اقامتگاه ما رسمن یک عدد اصطبل اسب بود که نمیدانم اسبهایش را کجا برده بودند و کف اش را سیمان ریخته بودند و شده بود پناهگاه آدمهایی مثل ما که انگار عطش دارند. که انگار یک جایی شان میخارد که تخت گرم و نرمشان را هر از گاهی باید رها کنند و بروند در اصطبل اسبها تا خود طلوع  آفتاب توی کیسه خوابشان دیگ دیگ بلرزند و بخندند و لذت ببرند

سوار "فری" ( لنج؟) هم شدیم
(Red Pike آبشار پایین کوه "سرخروی" ( ترجمه از خودم
(خب یک پورن ِ حیوانی هم دیدیم (پورن کلن حیوانی ست! نیست؟

در شهرستان بسیار کوچک کزیک، رفتیم موزه ی مداد. اینجا خانه ی اولین مداد است. برای اولین بار در دنیا مداد اینجا ساخته شد و از این شهر بسیار کوچک آمد. موزه ی کوچکی ست اما خیلی خوبه
این هم پاب کرگ استون- بلندترین پاب هست در انگلیس، نرسیده به شهر کرک استون بالای سینه کش ِ یک قله ست. حالا میگویم قله هول برتان ندارد! انگلیس کلن کوه ندارد. فوقش تپه ی خیلی بلندی ست. نه بیشتر، که آنهم با ماشین میروی نه پیاده

هوا عالی یود وفتی در این پاب نشستیم
در یکی از روستاها این خوشکله میخرامید. همچین خودش هم میفهمید که زیباست و زیبایی ش مورد توجه مردمان ست. با غرور ژست میگرفت تا ما از نزدیک ازش عکس بگیریم، بی هیچ ترسی

 من اینجا بچه ها رو توی شهرستان کِندال گم کردم و به جای غصه خوردن، بهترین هاتچاکلت عمرم رو خوردم. فقط تابلو رو داشته باشید! اینجا از قرن هفدهم (تابلو) خانه ی شکلات بوده. گذرت به کندال نمیفته ولی اگه افتاد از دست ندی ابن خانه ی شکلاتی رو

من؟ در پایان این سفر از خودم به این نتیجه رسیدم که کوه ها و قله ها را از دریاچه ها بیشتر دوست میدارم... دریاچه ها خیلی آرام اند برای من و اینکه انگار من چشم انداز از بلندی ها را عاشقترم

۱ نظر:

  1. دریا چه ها دریا ها شکیل ِ ثابتی دارد مثل مردی خوش چهره می ماند که ساعت ها و روز ها که به او خیره شوی لبخند نمی زند فقط همانطور نگاهت می کند حتا صورت بشّاشش وسعت بی حد اما یک شکل همچو کویر نیست این بُعدش که آن هم وسعت دارد اما تو. چشم انداز ظریف تری دار نفس ترش می شود کشید* ... بلندی ها ... ولی من عاشق بلندی هام و چشم انداز هاش وختی نگاهت را رم می دهی از آن بالا

    * این آن روی آب هاست که وختی هوس هر دو هست روی میز می گذارمش

    پاسخحذف