اولین و آخرین باری که سمندریان را دیدم، بعد از اجرای تئاتر "ملاقات با بانوی سالخورده" بود که در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار میشد، سال 2007. ایران بودم همونموقع و این تئاتر رو رفته بودم. سمندریان رو قشنگ یادمه، چون یک شال زرد  رنگ که بخاطر رنگ زرد ِ تکی که داشت، خوب خاطرم موند، وقتی بعد از اتمام تئاتر، روی سن اومد.

یادش گرامی...

 پیوست به خانم هما روستا: حاجت به تسلیت نیست، حمیدتان ماندگار ست

۱ نظر:

  1. دقیقا..... خوش به حال آدم هایی به این اندازه ماندگار..

    پاسخحذف