بُرِش- 1

- "مرد ِ زندگی"ت نیست (و با انگشتای دو دستم، این "مرد زندگی" رو میذارم تو گیومه)
- چطور نیست آخه؟ من باهاش میخوابم!
- میگم مرد ِ "زندگی"ت نیست! (اینبار این "زندگی" رو با انگشتام میذارم تو گیومه!) کجای "زندگی"ته این مرد؟ غیر از تخت؟! تو زندگیت نیستش اصلن. هستش؟
- نه، نیستش... و با درماندگی نگاهم میکنه
- "مرد زندگی" ِ یه زن، عزیز من، ایز نات ا ِ دیک! خودت میدونی...


پ.ن. حالا من چجوری برم تور بدم؟!

۱ نظر:

  1. آره.... مرد زندگی خیلی معنی ها داره...
    فکر کنم اما توی ایران خیلیییییییییییی کمیاب شده..

    پاسخحذف