خارجی- خیابان- ظهر جمعه
- بریم بشینیم پاب، بازی ِ فدرر و جوکوویچ ببینیم، شراب
مهمون من
- ا لان یعنی داری مخ منو میزنی نرم خرید؟!
- خرید رو بعدنم میشه رفت. این بازی تموم میشه ولی! از من
گفتن!
- حالا خیال ورت نداره که مخمو زدی، ولی بریم
داخلی- پاب- دولیوان جین و تونیک روی میز- تی وی روشن- مردم
در حال نوشیدن و گپ زدن و تماشای بازی
- خب من اینهمه از جنوب آسیا و خودم گفتم. تو نمیخوای هیچی
از خودت بمن بگی؟
- نپرس!
- چرا؟ (دست دخترک را میگیرد)... چته تو؟ واااا! عزیز من... چرا
گریه میکنی؟ چته؟ (دست میکشد پشت دخترک)... تا این حد؟ به قیافه ت نمیاد اصلن!...
تا حالا این مدلی ندیده بودمت... پاشو بریم بیرون. آبرومونو بردی! بریم یه سیگاری
بکش عزیز من
خارجی- در خیابان- زن وارد پابی میشود
- کی برد؟ فدرر یا جاکوویچ؟
- فدرر. خیلی هم ساده برد. فکر میکردن بازی تاریخی باشه. خیلی
هم ساده و بدون تلاش زیادی فدرر برد
- ممنونم
زن از پاب خارج شده، مسیر نامعلومی را میگیرد و میرود
پ.ن. من دوستهای زن زیادی ندارم. با زنها بُر میخورم ولی
معمولن "دوست"* نمیتونم باشم! به این قانون کلی هم رسانده شده ام که اصولن با من مردها
دوست ترند و دوستیهام با مردها راحت تر، سبک تر و با درک متقابل تریه. زنها خیلی
زودتر از آنچه مرا دوست خودشون بیابند، رقیب می بینند و این حس رو هم بهم منتقل
میکنن، و این یعنی همون اول، کات! حالا من تموم دارایی م از زنانی که واقعن
باهاشون احساس نزدیکی میکنم و میتونم جلوشون خودم باشم، دوتا زن ان در دنیا، که
آخه چرا یکی باید ایران باشه، یکی هم سنگاپور؟!؟! خدایا مصبتو شکر واقعن
* واژه ی "دوست"، در اینجا بار و حجمه ی عاطفی و
نزدیکی روانی بالایی دارد...
دقت کردی کلا به این دنیا اگه رو بدی هرچی داری رو ازت می گیره؟
پاسخحذفهمیشه بهترین های آدم باید ازش دور باشن....
روزگاره دیگه.... اما من هم با مردها بهتر و راحت تر ارتباط برقرار می کنم. فکر می کردم مشکل از زن های ایرانیه اما انگار این قضیه در کل دنیا وجود داره..