ابله بی شک همان زنی ست که حتی پشت به دیوار میخوابد چون از دیوار میترسد، بعد دو بالش میگذارد پشتش و ساعت دو صبح می نشیند و فیلم ترسناک تماشا میکند!

حالام مثل برق گرفته ها نشستم تو تخت!
بغلم کن، لطفن...

۶ نظر:



  1. نفس
    بر پوستِ تو بال می زند
    آشوب
    می کند خون
    درونِ رگ
    ...
    (و نبضِ تو
    چه تند می زند!)

    الساعه ست طوفانِ کاملی
    درونِ چشم در گیرد
    طوفانِ کاملی
    درونِ دشت

    و دشتِ قهوه را
    بشورد آفتابش

    در پوستِ تو- زیبام!
    در پوستِ تو عزیز!
    زیبا!
    عزیز!
    دلیر!
    جانور!
    ...
    و در درونِ تو-
    خانمِ ممنوع م !

    انار
    -میوه ی دیوانه
    می ترکد...


    سخت که آغوشت ...

    پاسخحذف
  2. حالا اسم فیلمش چی بود؟
    جات خالی رفته بودم شمال ... دلم برا اینجا تنگ شده بود :)
    تعریف نمیکنم که دلت اب بیفته

    پاسخحذف
  3. Woman in Black

    دلم که بیشتر از آب شدن، غنج میزنه با اون تصاویری که من از شمال دارم. امیدوارم خوش گذشته باشه :*

    پاسخحذف
  4. چقدر كامنت گذاشتن واسه شما سخته...

    پاسخحذف
  5. بیا شایا
    بیا همو بغل کنیم
    رفتم فیلمو دیدم ... خوب که دیدمش فهمیدم اولش نوشته بود که این فیلم رو تنهایی نبینید :))
    شبیه فیلم حلقه بود موضوعش فقط اخر حلقه خوشتر بود البته این هم یه جورایی خوش بود اخرش ..

    پاسخحذف
  6. تو که از منم بدتری آفتاب :) من که گفته بودم ترسناکه!
    بیا بغل خوب :*

    پاسخحذف