شین
شایا
مرا به سخت جانی خود این گمان نبود...
...یک هفته گذشت
...
۲ نظر:
ناشناس
۲ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۰۹
می خونمت شایا،
هر روز..
فقط نمی دونم چی باید بگم؟
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
aftab
۳ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۹:۱۲
همدردم با ترنج بانو...
پاسخ
حذف
پاسخها
پاسخ
افزودن نظر
بارگیری بیشتر...
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
می خونمت شایا،
پاسخحذفهر روز..
فقط نمی دونم چی باید بگم؟
همدردم با ترنج بانو...
پاسخحذف