تا فسنجان هست زندگی باید کرد..
این که ملتی تا این حد قدرت تصور و رویاپردازی بالایی داشته
باشند که "گردو" و "انار" رو روی "گوشت" بزنند و بی
اینکه خسته یا بی حوصله بشن، بهش ساعتها وقت بدن تا جا بیفته و ازش همچین معجون بینظیری درآرن
جای تقدیر جهانی دارند. فسنجان فقط یک غذا نیست. فسنجان نشان از یک خلاقیت و مهمتر
از آن، نشان از یک دل به دریازدگی ِ زیرپوستی ِ جمعی و فرهنگی دارد. جا دارد که جزو
میراث اون مردم ثبت و همه جا تبلیغ جهانی بشه. به همچین ملتی میشه افتخار
کرد.
دعوتت میکنم به شراب 8 ساله و بعد به فسنجان شایاپز و
بعدتر هم به سیگاری دم در. همراه با نوازش چشمها و سکوت گرم...
و شانه هایم به ماندن مجابت خواهند کرد...
و شانه هایم به ماندن مجابت خواهند کرد...
زودتر بیا...
ای برده اختیارم
پاسخحذفتو
اختیار مایی
من
شاخ زعفرانم
تو
لاله زار مایی
همهٔ مزه و هوشمندی طبخ فسنجون یک طرف، اون رنگِ کهرباییِ روغنِ نشسته گوشهِ بشقابِ گودِ گل سرخی یک طرف...
پاسخحذفچنین غذایی رو باید هم که برای عزیزی پخت و سرِ دلِ خوش، نشست به دیدنش.