برارجان، برار جان!
دِوازده برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد یازده برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد ده برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد نُه برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد هشت برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد هفت برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد شش برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد پنج برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد چهار برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد سه برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز بعد دو برار بودیم،
همه
چرسی و بنگی
همه شیر و پلنگی
تفنگامون سر دوش
سیبیلا تا بناگوش
رفتیم به جنگ پتی خان!
یکی ما زدیم، یکی پتی خان زه
یکی پتی خان زه یکی ما زدیم
هر چی ما زدیم، به گِل زدیم
هر چی پتی خان زه به دل زه...
یکی از مَردا افتاد!
از کی؟ از ما
مگه شما مَردین؟
بله که ما مَردیم!
خودمان مَردیم، بوآیمان مَرده، خال مان مَرده،
عم مان مَرده...
روز آخر خودُم بودُم
چرسی و بنگی
شیر و پلنگی
رفتَم به جنگ پتی خان
گفتَم ای چه کاریه!
رفتُم با پتی خان صلح کردُم!!
...
دارم فکر میکنم چه شباهت دردناکی بین این داستانِ تکرارِ فکاهی و داستان غزه و اسرائیل
هست!...