،دست
در کوچه و بستر
حضور مانوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن
یأس را 
رج می زند

بی نجوای انگشتانت
فقط

و جهان از هر سلامی خالی است (جدی...)

...

(شاملو)

۲ نظر: